بسم الله الرحمن الرحیم

وصل الله علی سیدنا محمد واله وعجل فرجهم

سرو شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان

که به مژگان شکند قد همه صف شکنان

به مژگان ،‌ به مژگان چشمش    نه شمشیر و نیرو و خشمش.خواستم این متن تبریکی باشد به هم کفوعلی علیه السلام ،‌ اما مانده بودم که اگر قرار باشد این نوشته را به دست خانوم برسانند، با این قلم الکن ، چه چیزی باید نوشته شده باشد تا ارادت ما تبریک ما اطاعت ما در آن به چشم بیاید؟اخر یک ولادت نیست که مثلا من برای امام حسین یک مدحیه ی در بند فهم خودم نوشتم و تمام ، برای امام حسین نوشتم،‌ برای امام سجاد علیه السلام چی؟برای ابالفضل العباس چی؟مدح در مدح هم که کار من نیست، به اطناب می افتم و بر نوشته ملالت است که اضافه میشود.چلچاره گرفته بودم که چه باید کرد که این بیت از حضرت حافظ را نوشتم(اگه درست نوشته باشم):

سرو شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان

که به مژگان شکند قد همه صف شکنان

خوب چشمان ابالفضل ، صف شکن است،‌ وقتی که به روی دستان امیرالمومنین به چهره ی حضرت نگاه کردند چشمشان صف شکن بود، وقتی هم که سوار بر اسب در حنین و عاشورا به دشمن نگاه میکردند چشمشان صف شکن بود.امام حسین و امام سجاد پسران حضرت زهرا سلام الله علیها هستند، اما خانوم حضرت زهرا مادر ابالفضل است.من فکر کردم اگر فقط یک مدحیه برای چشمان ابالفضل بنویسیم ، دل این مادر بزرگوار شاد میشود دل اباعبدالله هم دل امام سجاد هم .فقط یک مدحیه برای چشمان ابالفضل.همان چشمی که به مژگان شکند قد همه صف شکنان.همان چشمی که روی دستان علی میدرخشد و یک عمر راه حسین را نشانمان میدهد.همان چشم را باید با تیر زد، همان چشم را باید به خون نشاند،‌اگر آن چشم ها باز باشند ، چه کسی میتواند به خیمه ها آتش بیاندازد؟ والله از هیبتش هیچ کس، باید چشم ها را زد،‌باید چشم ها را زد.خانوم کار من نیست مدحیه بنویسم، یک عمر گریه نوشته ایم و خوانده ایم،‌ یک عمر مرثیه، کی میشود این شب مبارک گریه نکرد؟ کی میشود از چشم های ابالفضل گفت و از بازی سرونوشت با آن ننوشت؟خدا مرگم بدهد که چشم شما را به گریه بخوانم،‌ خدا ما را فدای چشم های خونین ابالفضل قرار دهد.

 صلوات

نوشته شده توسط سید مهرداد موسویان در دوشنبه 86/5/29 و ساعت 12:4 صبح
نظرات دیگران()