سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قران و روان

این پایه ی یک نظریه ی بزرگ در روانشناسیست، دست کم نگیرید.در نظریه های روانشناسی علی الخصوص روانکاوی، ریشه ی تمام بیماری های روانی را در اضطراب جستجو میکنند، و البته روانکاوی یک باب دیگر هم باز میکند که باب افسردگیست.چون ریشه اش را نمیتوان در اضطراب در نظر گرفت.برای فهم این ادعا کافیست به کتب روانشناسی مرضی مثلا مرضی دکتر دادستان مراجعه کنیم.اضطراب و افسردگی.به این دو واژه دقت کنید.اگر بتوانیم این دو واژه را از زندگی انسانی حذف کنیم ، بیمار روانی نخواهیم داشت.البته بیمار روانی که ریشه ی عضوی دارد در مقوله ی پزشکی قابل بررسیست ، اینجا منظور بنده بیماری صرف روانی است نه زیستی.در هر حال تمام مکاتب روانشناسی درمانی تمام کوشش خود را بکار میبرند که این دو واژه نباشد و متاسفانه توفیقات اندکی نصیب شان شده است.توفیق کم این مکاتب ادعای بنده نیست، نقل قولیست از زمینه ی روانشناسی هیلگارد.بخش کاربرد نظریه ها.در هر حال نتیجه ی تلاش این مکاتب چیزی ست که در جهان مدرنیست قابل بررسی است.اما راه دور نرویم.برای ریشه کن کردن این دو واژه ما راهکار داریم.این راهکار را خالق انسان در قران کریم به ما فرموده اند."بر متقین نه خوفی است نه حزنی"ولا خوف علیهم ولاهم یحزنون.طبق فرمایش حضرت اله، متقین خوفی ندارند.یعنی چه؟یعنی هیچ چیزی که در دنیا باعث ترس آنها شود وجود ندارد.پس نگران نیستند.آنها اضطراب ندارند.باور کنید این را قران میگوید.آنها حزن هم ندارند.یعنی هیچ چیزی در دنیا نمیتواند آنها را ناراحت و محزون کند، آن ها عزای چیزی از دنیا را نمیگیرند،‌یعنی دنیای آن ها بدون افسردگیست.باور کنید این را قران میگوید:یعنی با تقوا شما نه اضطراب دارید نه افسردگی.یعنی با تقوا شما هیچ بیماری روانی نخواهید داشت.تقوای چیست؟ ملزم بودن به قوانین الهی.خوب ها را انجام دادن، بدها را ترک کردن.پس با عملکرد درست ، رفتار درست روانی سالم خواهیم داشت.نگران ایمان نباشید، با عمل صالح خداوند وعده داده که ایمان شما هم افزایش میابد: علیه یصعد کلم الطیب و یرفعه عمل الصالح.یعنی عمل صالح باعث ارتقاع کلم طیب (به تفسیر علامه طباطبایی یعنی اعتقاد درست)میشود.این در روانشناسی ناآشنا نیست همان قانون بم است.و در روانشناسی اجتماعی تحت عنوان قوانین ناهمگونی شناختی بررسی میشود.در هر حال بحث ما اینجا نیست.بحث این جا بود که تقوا یعنی عمل درست باعث ریشه کن کردن ناراحتی روانی میشود.بیایید از منظر قوانین تکامل به این بحث نگاه کنیم:در منظر داروینیسم ،‌ گفته میشود چرا انسان به غذای شیرین علاقه مند است؟به این دلیل که غذای شیرین باعث تداوم نسل او و بقای او شده است و چرا از تلخی بدش می آید چون تلخی برای او مضر بوده است و نوعش را از بین میبرده است.اما چرا کسی به این توجه نمیکند که ما انسان ها بیشتر از تلخی از دروغ و خیانت متنفریم ، به غیرت و محبت و نیکی و گذشت علاقه مند.از این منظر دروغ حیات روانی ما را به خطر می اندازد و محبت آن را تداوم میبخشد.این در آثار یونگ من جمله کتاب تحلیل رویا هم قابل مشاهده است، ایشان مینویسد محال است شما به کسی امروز سیلی بزنی و عصر سرت با تکه آجری  نشکند.(با همچین مضمونی)این دو دوتا چهار تای حاکم بر دنیا را رعایت کنیم مشکل بشر حل میشود.چقدر روایت درایم که فقط از گناه خودتان بترسید ، یعنی از بی تقوایی، همین باعث اذیت شما میشود.بیماری روانی بگیر تا مشکلات دیگر.با این طرز تفکر روانشناسان بالینی مسلمان ، درست است که ریشه ی بیماری های روانی را متاثر از کودکی هم میبنند ، چون رفتار و علی الخصوص رفتار زشت از گذشته ی ما ناشی میشود.از تربیت ما.کل نفس بما کسبت رهینه....اما بر خلاف روانکاوی رواشناس بالینی مسلمان انسان را تحت چنگال آن کودکی نمیبیند و برای رفع عقده های روانی تا آنجایی به کودکی کار دارد که رفتار زشت برطرف شود.درواقع روانشناس مسلمان با اکنون و رفتار اکنون کار میکند.درست مانند رفتار گراها البته با اولویت بندی خودش.یعنی رفتار هایی کسب و یادگرفته میشود که از نظر حسن ذاتی خوب باشند و رفتار هایی باید ترک شود که بد هستند.والبته باید به شناخت ها هم توجه شود.شناخت ها و باور های نادرست و زشت هستند که معمولا باعث رفتار های زشت و دور از تقوا میشوند.تا مشکلات روانی حل شود.پس شما مراجع خود را باید کاملا  مطالعه کنید و دست روی رفتار زشتش بگذارید و روی آنها کار کنید تا بیمار شما مداوا شود.به نظر بنده این تنها راه کار است و لاغیر.


نوشته شده توسط سید مهرداد موسویان در جمعه 86/6/2 و ساعت 12:22 صبح
نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عذای اباعبدالله
غزه، مدتهاست در ذهن شهدای ماست. تقدیم به شهدای غزه مصاحبه ای از
نوار غزه
درد
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا