سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ذولجناح

بسم الله الرحمن الرحیم

سوار دیگر نای جنگیدن ندارد.سوار نای جنگیندن ندارد و پیشانی روی یال اسبش میگذارد.دست هایش از دو طرف، روی گردن مرکب رها شده اند.یال های قرمز را باد پریشان نمیکند.اسب دور میزند و آرام میگیرد.اسب پاهایش را برنمیدارد، روی زمین میکشد.اسب سوارش را نمی اندازد.اسب آنقدر نرم قدم روی شن های داغ می سراند تا چشمش را گودالی میگیرد.اسب داخل گودی میشود،زانو میزند، پهلو روی خاک میگذارد و سوار را روی زمین میخواباند.صورت اسب خیس است.لب های خشکیده ی سوار تکان میخورد.

نفرین نمیکند، ناله نمیزند، الهی رضا به رضائک تسلیما لامرک.

اسب سر بالا میگیرد.به اطراف نگاه میکند، هیچ یاوری باقی نمانده است.دور میگردد، چاره ای نمیبیند، دوباره برمیگردد، خود را روی بدن سوار میخواباند، خود را خونی میکند، باید برگردد، شاید هنوز در خیمه گاه کمکی باشد، هر چه باشد، سبطه ی پیامبر خدا در خیمه گاه است.او چاره‏ی بیچارگان است.اسب سراپا سرخ میشود، به تاخت از قتلگاه بیرونی می‏شود، شیهه نمیکشد و با همه‏ی قدرتش بر خاک زیرپایش نعل می‏کوبد.دور خیمه گاه شیهه میکشد، کمکی بیاید، کمک می‏طلبد، سوارش تنهاست.

از آنچه می‏بیند شرمنده میشود، تا به خود می‏آید،کودکان خردسال دوره اش میکنند.کودکان به هوای پدرشان از خیمه بیرون دویده اند، عمه نتوانسته جلوشان را بگیرد.پدرشان را میخواهند، اسب گریه نمیکند، سرش را خم کرده است، کودکان یالش را میکشند، چشمش را میبندد، صدایی میشنود؟صدایی میشنود از جنس نور، صدایی میشنود از جنس صدای سبطه ی پیغمبر، صدای سکینه سلام الله است.

میدانم که پدرم شهید شده است، ولی بگو آیا به او جرعه ای آب نوشاندند و شهیدش کردند؟

اسب چشم نمیگشاید،  زبان مییگشاید.صیحه میزند:

قتل الحسین عطشانا.

((نه سید الشهدابر قتال طاقت داشت

نه ذولجناح دگر تاب استقامت  داشت

هوا زباد مخالف چو نیلگون گردید

عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید))

به قتلگاه ذولجناح پهلو داد

سوار خسته‏ی خود را برآن زمین بنهاد

چو دید سیدالشهدا را درآن میان تنها

نه یک بشر کمکش، نه وحش در صحرا

به هر طرف که نگه کرد از پی یاری

ندید جز تن خونین یوسفان بازاری

به خون سید الشهدا یال خویش خونین ساخت

به سمت خیمه ی آن ماه پیکر تاخت 

 


نوشته شده توسط سید مهرداد موسویان در یکشنبه 86/11/7 و ساعت 12:17 صبح
نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عذای اباعبدالله
غزه، مدتهاست در ذهن شهدای ماست. تقدیم به شهدای غزه مصاحبه ای از
نوار غزه
درد
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا